- گل اندام (دخترانه)
- آنکه اندامش مانند گل است، دارای پیکر ظریف و زیبا چون گل
معنی گل اندام - جستجوی لغت در جدول جو
- گل اندام
- کسی که بدن نرم و لطیف مانند برگ گل دارد، نازک بدن
- گل اندام
- نازک بدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کیفیت گل اندام نازک بدنی
آن قدر از مسافت که اگر گلی بیندازند تا پایان آن تواند رسید: زین چمن هر چند گلچین تماشای توام دور از آغوش وصالت یک گل اندازم هنوز. (بیدل)
کسی که قد و قامت زشت دارد
آنکه دارای پیکری زیباست خوش شکل خوش قد و قامت
گل مالیده، پوشیده با گل
قد و قامت زشت، بی تناسب، ناهموار
گل مالیده
انباشته بگل گل انباشته: بر این تیغ کوه گل انبار گویی چو فغفور بر تختم و فور برکت. (مسعود سعد)
نامتناسب، ناموزون
گیاهی با ساقه های بلند، شاخه های بسیار، برگ های باریک، گل های سرمه ای رنگ و ریشۀ دراز، ستبر و سرخ رنگ که بیشتر در جاهای آفتابی، کوه ها، تل ها و کشتزارهای گندم می روید و میوۀ آن دارای اثر مسهلی است، قنطوریون، کریون
آنکه اندامش در نازکی بگل ماند نازک بدن: کنیزی سیه چشم و پاکیزه روی گل اندام و شکر لب و مشکبوی. (نظامی)
دام کوچک، دام (مطلقا) : تا چهره گلگل از می گلفام کرده ای صد مرغ دل اسیر بگل دام کرده ای. (صائب)